مقدمه ای بر مفهوم فرم و فرمالیسم در هنر مدرن

نویسندگان
چکیده

این نوشته بر آن است تا مفهوم فرم و فرمالیسم و بازتاب آن در هنرهای تجسمی را به مثابه­ی شاخه ای بنیادین از جنبش مدرنیستی بررسی کند. در این راستا روش نقادی فرمالیستی کلمنت گرینبرگ نظریه پرداز و منتقد معاصر تحلیل گردیده است. فرمالیسم به تعبیر گرینبرگ عبارت است از نظریه­ای که ویژگی­های فرمیِ اثر را مهم­ترین رکن مقوِّم آن قلمداد کرده و درون­مایه­ی اثر را پیامد تحقق فرم محسوب می­دارد. بدین اعتبار در نظر وی درون­مایه­ی هر اثر تابعی است از عناصر فرمی. گرینبرگ برداشت خود را با استناد به نقد قوه­ی حکمکانت توجیه نمود. کانت برای هنر عرصه­ای مستقل و متفاوت از حوزه­های دیگری چون علم و اخلاق در نظر گرفت و همین امر سبب ترویج شعار «هنر برای هنر» در هنر فرمالیستی شد. این نگاهِ کانت، بنیاد زیباشناسی گرینبرگ را در عرصه­ی هنر شکل داد و از این رو گرینبرگ نقد فرمالیستی را که به تعبیر او ریشه در مدرنیسم داشت، با تکیه بر ویژگیِ خودآئینی و خودپایندگی صورت­بندی کرد. نکته­ی حائز اهمیت این است که گرینبرگ در نوشته­های خود نقد سومکانت را کاربردی نموده و آن را به مثابه­ی پایه­ی فلسفی مدرنیسم به طور کلی و فرمالیسم به طور اخص تلقی کرده است. در این نوشتار مؤلفه­های مهم مرتبط با فرم و فرمالیسم در نقد سومکانت و تأثیر آن بر برداشت گرینبرگ بررسی شده و نوآوری­های وی درگستره­ی نقادی هنر و به ویژه نقاشی تحلیل گردیده است. هم چنین علت اهمیت یافتن فرم و نفوذ فرمالیسم در حوزه ی نقد هنری معاصر و تأثیر راهبرد گرینبرگ به عنوان پیشاهنگ این فرایند در رهیافت­های هنرمندان مدرنیست تبیین شده است.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

مقدمه‌اى بر مفهوم فرم و فرمالیسم در هنر مدرن

این نوشته بر آن است تا مفهوم فرم و فرمالیسم و بازتاب آن در هنرهاى تجسمى را به مثابه­ى شاخه‌اى بنیادین از جنبش مدرنیستى بررسى کند. در این راستا روش نقادى فرمالیستى کلمنت گرینبرگ نظریه‌پرداز و منتقد معاصر تحلیل گردیده است. فرمالیسم به تعبیر گرینبرگ عبارت است از نظریه­اى که ویژگى­هاى فرمىِ اثر را مهم­ترین رکن مقوِّم آن قلمداد کرده و درون­مایه­ى اثر را پیامد تحقق فرم محسوب مى­دارد. بدین اعتبار در نظر ...

متن کامل

مفهوم فرم بویژه در هنر

فرم یکی از مفاهیم اساسی و کلیدی هنر است که به دلیل گستره معنایی کاربرد وسیع و کلی بودن و باز بودن آن نیاز مبرمی به تبیین از منظر خاص هنری دارد. از آنجائیکه در کتب مختلف هنری کمتر ابعاد مختلف و وجوه معنایی فرم تشریح شده است پرداختن به وجوه مختلف مفهوم این اصطلاح پایه ای ضرری به نظر می رسد. برای این منظور در این مقاله سعی گردیده است تا ابتدا با بررسی معنای لغوی واژه فرم بر اساس فرهنگ های معتبر فا...

متن کامل

مقدمه ای بر حکمت هنر اسلامی

نویسنده، در این پژوهش، سعی می کند، یک عنوان درسی به عنوان « حکمت هنر اسلامی » را ، از پرده ابهام خارج نماید و به عرصه نقد و نظر و وضوح معنایی راه دهد. بر اساس ره یافتی که نویسنده به «حکمت» نگریسته است، حکمت هنر ، دیگر مضمونی گنگ نیست؟، بلکه مقوله ایست عقلی – عرفانی و فوق حس ، و متعلق به افقی والا که سابقه تاریخی آن بازمی گردد به حوزه های تمدنی و اندیشه های یونان باستان – از سقراط و افلاطون و ا...

متن کامل

بودریار و مفهوم وانمایی در هنر پست مدرن

ژان بودریار، اندیشمند معاصر، به هنر پست مدرن و لوازم آن در آثارش، به شکل گفتارهایی پراکنده پرداخته و نشان داده است که چطور این مفهوم از حوزه ای مستقل و متعلق به طبقه ای خاص، وارد گفتمانی می شود که باید از نتایج رویکرهای سیاسی، اقتصادی، رسانه ای، و مد....کسب هویت کند، همین شیوه گویای این نکته است که تحلیل هنر معاصر بدون متن موجود و مسائل پیرامون آن بی معنا است، وضعیت جدید نیازمند اغوای مخاطبانی ...

15 صفحه اول

مقدمه ای بر مفهوم واپیچش و جمع شدگی کامپوزیت ها

کامپوزیت های کارآمد، معمولاً از الیاف پیوسته و یک ماتریس گرماسخت تشکیل شده اند. مثال خوبی در این باره، کامپوزیت اپوکسی تقویت شده با الیاف کربن است. در اثر پخت این ماده، تنش های باقی مانده و واپیچش به وجود می آیند که ناشی از کرنش های حجمی گرمایی و شیمیایی هستند. پخت مرحله ای از ساخت است که ماتریس گرماسخت از حالت مایع به حالت جامد تغییر شکل می دهد. این فرایند ترکیبی از تغییرات دمایی، شیمیایی و مکا...

متن کامل

بررسی مفهوم فنای فرد در هنر سنتی و بقای فرد در هنر مدرن

چکیده: انسان و فردیت او ، جایگاه متفاوتی در دو دیدگاه سنتی و مدرن دارد . از دیدگاه سنت هدف خلقت انسان ، تجلی صفات الهی در وجود انسان کاملی است که در نتیجه ی سلوک معنوی ، هرگونه فردیت یا «منِ» غیر حقیقی او فانی شده و به هویت اصلی و به عبارتی «خود» خویش می رسد . در مقابل ، در جهان بینی مدرن که بر انسان مداری استوار است ، هویت انسان نه در معنای حقیقی آن ، بلکه در فردیت و «منِ» او تعریف می شود . ل...

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
جستارهای فلسفی

جلد ۱۵، شماره ۲۸، صفحات ۵-۳۳

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023